در جوامع غیر اسلامی به ویژه جوامع غربی، دین یک امر شخصی و سلیقه ای محسوب میشود، و البته برای کنترل و تنظیم رفتار فرد در جامعه، قوانین و مقررات و هنجارهای متعارف تعیین شده است. بایدها و نبایدهای رفتار افراد را قانون و عرف(سنت) تعیین میکنند و خیلی هم به منشأ قوانین و عرف جاری کاری ندارند.
اما در جوامع اسلامی،
نشاط 12/3/78 : فرهنگ شهادت خشونت آفرین است. اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می شود.
ماهنامه کیان بهمن ۷۷ : ولایت، منحصر در شخص نبی اکرم است و با رفتن او ولایت نیز خاتمه می یابد. او خاتم نبوت و خاتم ولایت بود، ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است .
هفته نامه مبین، ۳/۷/۷۸ : حق اطاعت شدن، زاییده و مشروط به پذیرش مطیع است و الا برای کسی حق طاعتی نیست.
هفته نامه آبان، ۲۹/۳/۷۸،ش۸۰، ص۶۳: تفکر دینی با استخدام طبیعت منافات دارد یا حداقل خنثی است.
روزنامه صبح امروز، ۹/۳/۷۸ : حقیقت دین همان تجربه فردی دینی است که در مورد پیامبران «تلقی وحی» نام گرفته و دین هیچ ارتباطی به امور اجتماعی و سیاسی و حکومتی ندارد، هر کسی همان قدر دیندار است که به این تجربه فردی رسیده باشد.
ماهنامه کیان، مهر و آذر ۷۸ : کار اساسی پیامبر آن بود که اعراب را دچار بحران هویت نمود و آنها را هویت نو بخشید، امروز نیز تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هویت نموده و دین توان رویارویی با تمدن غربی را ندارد. تنها منجی، عقلانیت مستقل است.
روزنامه صبح امروز، ۱۶/۶/۷۸ : هیچ دینی عقلا نمیتواند مردم را از انتخاب دین دیگر منع کند، چون خود آن دین زاییده انتخاب بوده همچنانکه هیچ نمایندهای نمیتواند به مردم بگوید: بعد از انتخاب من حق انتخاب کس دیگر را ندارید.
در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است؛ متأسفانه فقهای ما اطلاعات برون دینی ندارند و متوجه این نکات نیستند.
ماهنامه زنان، دی ماه ۷۸، ش۵۹ : ارزشهای دینی دائما در تغییرند، اگر روزی فاطمه (س) میگفت، بهترین زنان کسی است که نامحرم او را نبیند، امروز کسی نمیتواند این را بپذیرد. اگر آن روز سعادت دختر این بود که در خانه پدر حیض نبیند، ولی امروز این امر خلاف سعادت است و شوهر دادن دختر نه ساله خلاف ارزش است، اینها همه داد میزند که این کلمات مقطعی و مخصوص جامعه ای خاص بوده است.
به نظر من گفتار فاطمه که بهترین زنان کسانی اند که «لایرین احداً و لایراهنّ» (و) رفتار او (فاطمه) در پنهان شدن از مقابل فرد نابینا نمیتواند الگوی رفتاری زنان ما باشد.
اولین مفاهیم دینی که در سال اول دبستان یاد گرفتم این بود که اصول دین اسلام سه تاست: توحید، نبوت و معاد، و اصول مذهب شیعه پنج تاست: سه اصل فوق به علاوه دو اصل عدل و امامت که چون کمتر در جوامع اسلامی رواج داشته اند(به دلیل سنی بودن اکثر کشورهای اسلامی، و حتی در کشورهای شیعه مذهب مثل ایران نیز دو اصل اخیر تا قبل از انقلاب اسلامی 1357 فرصت بروز نیافته بودند)، کمتر نیز در معرض تحریف و سوء استفاده حاکمان
نقل از تفسیر نمونه، ج13، صفحات 265 الی 280
[سوره طه (20): آیات 83 الی 91]
بسم الله الرحمن الرحیم.
وَ ما أَعْجَلَکَ عَنْ قَوْمِکَ یا مُوسى (83) قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضى (84) قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ (85) فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ یا قَوْمِ أَ لَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِی (86) قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنا وَ لکِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَکَذلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ (87)
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِیَ (88) أَ فَلا یَرَوْنَ أَلاَّ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَ لا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً (89) وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ یا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی (90) قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنا مُوسى (91)
ترجمه:
83- (خداوند فرمود) ای موسی چه چیز سبب شد که از قومت پیشی گیری و (برای آمدن به کوه طور) عجله کنی؟!
84- عرض کرد: پروردگارا! آنها به دنبال منند، و من عجله کردم به سوی تو تا از من راضی شوی.
85- فرمود ما قوم تو را بعد از تو به آزمایش گذاردیم، و سامری آنها را گمراه کرد!
86- موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت و گفت: مگر پروردگار شما وعده نیکویی به شما نداد؟ آیا مدت جدایی من از شما بطول انجامیده؟ یا میخواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟!
87- گفتند: ما به میل و اراده خود از وعده تو تخلف نکردیم، ولی ما مقداری از زینت آلات قوم را که با خود داشتیم افکندیم، و سامری اینچنین القا کرد.
88- و برای آنها مجسمه ای از گوساله که صدایی همچون صدای گوساله داشت خارج ساخت، و گفتند این خدای شما و خدای موسی است! و او فراموش کرد (پیمانی را که با خدا بسته بود).
89- آیا آنها نمیبینند که (این گوساله) پاسخ آنها را نمیدهد؟ و مالک هیچگونه نفع و ضرری از آنها نیست؟!
90- و هارون قبل از آن به آنها گفته بود که ای قوم! شما به این وسیله مورد آزمایش قرار گرفتید، پروردگار شما خداوند رحمان است، از من پیروی کنید و اطاعت فرمان من نمائید.
91- ولی آنها گفتند ما هم چنان بر گرد آن میگردیم (و به پرستش گوساله ادامه میدهیم) تا موسی به سوی ما بازگردد!.
تفسیر: غوغای سامری!
در این آیات فراز مهم دیگری از زندگی موسی ع و بنی اسرائیل مطرح شده و آن مربوط به رفتن موسی ع به اتفاق نمایندگان بنی اسرائیل به میعادگاه طور و سپس گوساله پرستی بنی اسرائیل در غیاب آنها است.
نسبت امام خمینی(ره) با آیت الله خامنه ای (مدظله) مانند نسبت موسی(ع) به هارون(ع) است. مبادا که در غیبت خمینی(ره) فریب سامری های قوم را خورده و به گوساله پرستی روی آوریم و به تذکرات و نصایح جانشین بر حقش خامنه ای جفاکارانه بی توجهی کنیم!
« باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است ، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست ، بایدهسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می توان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است ، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاریهای شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که می توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروی می شود به زندگی مسالمت آمیز توام با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه ها موجب می شود که ریشه ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.
من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.»
صحیفه نور، جلد 21، صص 194-196، پیام به ملت ایران و بسیجیان سلحشور در هفته بسیج، 2 آذر 1367 (لینک1) (لینک2)
مرد بی همسر مانند کشتی بی لنگر است.
ََA man having no wife is like a ship having no anchor.
وَوَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (قرآن: سوره روم-آیه 21)
و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش و سکون یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این [کار شگفت انگیز] نشانه هایی است برای گروهی که می اندیشند.
And of His signs and miracles is that He created for you from yourselves mates that you may find tranquillity in them; and He placed between you affection and mercy. Indeed in that are signs for a people who give thought.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ بقره (124)
و هنگامی که خدا ابراهیم را با کلماتی بیازمود و او همه را به اتمام رسانید، فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم. ]ابراهیم[ پرسید: نسل و خاندانم هم همینطور؟ خداوند فرمود: [آری، اما] عهد من به ستمکاران [از نسل تو] نمیرسد.
And when his Lord tried Abrham with His commands, and he fulfilled them, He said: Surely I have appointed you a leader for mankind. [Abraham] said: And of my offspring [will there be leaders]? God said: [yes, however] My covenant does not include the unjust
- برای منصوب کردن افراد به مقامات، گزینش و آزمایش لازم است. (چنانکه خداوند برای انتصاب حضرت ابراهیم به امامت او را آزمود.)
- پستها و مسؤولیتها باید تدریجاً و پس از موفقیت در مراحل مختلف به افراد واگذار شود. (چنانکه حضرت ابراهیم پس از گذراندن مرحله نبوت و موفقیت در آزمایشها به مقام امامت رسید.)
- برای تصدی مقام رهبری تنها داشتن رابطه فامیلی با رهبران گذشته کافی نیست، بلکه باید عدالت فرد احراز شود.
منبع : کتاب «سیصد نکته در مدیریت اسلامی» گردآوری استاد مصطفی مؤمنی