عوامل شکست مشروطیت و انقلاب
یکی از عواملی که موجب شکست مشروطیت در ایران شد، این بود که متدیّنین بعد از مدتی احساس کردند کأنّه کار به سمت بیدینی پیش میرود. جنجال زیاد مطبوعاتی که آن وقت همهی انگیزهی خودشان را این قرار داده بودند که به مقدّسات دینی حمله کنند - البته کسانی که در مشروطیت با اساس دین و مظاهر دینی و اعتقادات دینی و روحانیت و با اینطور چیزها در مجامع به صورت قلمی و شعاری مقابله و اهانت میکردند، عدّهی زیادی نبودند، اما جنجالشان زیاد بود - موجب شد که متدیّنین و علما که در صفوف اول مبارزهی مشروطیت بودند، بتدریج دلسرد شدند و کنار نشستند. وقتی چنین شد، نهضت شکست میخورد؛ و مشروطیت شکست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطیت، دیکتاتوریِ رضاخانی به وجود آمد. این بسیار عبرتانگیز است. رضاخانِ قلدر و چکمهپوش کجا، شعار مشروطیت کجا؛ چقدر اینها با هم فاصله دارند! چرا اینطور شد؟ چون اطمینان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ کنار نشستند و از صحنه بیرون رفتند. مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود آید.۱۳۸۰/۰۵/۱۱ بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰
حواسمان باشد: امروز هم کسانی با شعارهای فریبنده آزادی، پیشرفت، عدالت، اصلاحات، مردم سالاری، ... در تلاشند که انقلاب اسلامی ایران را از محتوای دینی آن خالی کنند و ایده های سکولار و لیبرال موردنظر خود را در آن بنشانند. در این راه از مطبوعات و رسانه ها استفاده گسترده میکنند و مورد حمایت و تشویق قدرتهای سلطه جوی خارجی نیز قرار دارند. توصیه بنیانگذار انقلاب اسلامی را فراموش نکنیم: نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد.