تجارب عملی نشان داده اند که آنچه در مورد تهدیدات و فرصتها در متون و دوره های مدیریت راهبردی تدریس میشود، لزوما و همواره صحیح نیست. در عمل، تهدیدات و فرصتها چنان در هم تنیده اند که شناسایی آنها از یکدیگر دشوار بوده و گاهی آنچه در شرایط خاصی از زمان، مکان، نظام اقتصادی، قوتها و ضعفهای درونی، ارزشها، اهداف و چشم انداز یک تصمیم گیرنده تهدید به شمار می رود، با تغییر زمان، مکان، پارادایم، و قوتها و ضعفهای بازیگر اقتصادی، فرصت تلقی میشود. از اینجاست که تحولات ملی، منطقه ای و بین المللی برای ملتها، دولتها و شرکتهای مختلف معانی و تعابیر متضاد پیدا کرده و موجب بروز رقابتها و اختلافات جدی میشوند. لذا با شناسایی و دستکاری هوشمندانه (یا نابخردانه) عوامل تاثیرگذار بر شرایط تصمیم گیری، ممکن است تهدید به فرصت یا بالعکس تبدیل شود.